حلقه زدن: درون دریا مد آمدی به روز دو بار چنانکه چرخ زدی اندر آب او چنبر. فرخی. زین دو سه چنبر که بر افلاک زد هفت گره بر کمر خاک زد. نظامی. رجوع به چنبر شود
حلقه زدن: درون دریا مد آمدی به روز دو بار چنانکه چرخ زدی اندر آب او چنبر. فرخی. زین دو سه چنبر که بر افلاک زد هفت گره بر کمر خاک زد. نظامی. رجوع به چنبر شود
چنبر زدن. حلقه های خرد یا بزرگ دایره ای شکل زدن. چنانکه مار آن هنگام که در جایی آرام و قرار گیرد بدانگونه گرد خود حلقه زند. و رجوع به چنبر و چنبر زدن شود
چنبر زدن. حلقه های خرد یا بزرگ دایره ای شکل زدن. چنانکه مار آن هنگام که در جایی آرام و قرار گیرد بدانگونه گرد خود حلقه زند. و رجوع به چنبر و چنبر زدن شود